۱۳۸۹ شهریور ۲۴, چهارشنبه

داستان های من و زندگی (1)

بعضی وقت ها مثل الان احساس میکنم فقط به درد لای جرز دیوار میخورم...هر قدر هم که بخواهم خودم را با «زیبا» بودن زندگی سرگرم کنم آخرش بوی تعفن آن است که از زیر دماغم دور نمی شود.

۱ نظر:

هليا گفت...

ممنون پويا جان از پيام تسليت ات.
هليا