۱۳۸۸ مرداد ۱۳, سه‌شنبه

خودم:


بدم نمی‌آید زندگی خود را از دید خودم توصیف کنم:

رودی می‌بینم از سرچشمه‌ای نامعلوم که در همان ابتدای راهش به دشتی پهناور می‌رسد و خود را در دامان گسترده‌ی او رها می‌کند و گم می‌شود و در زمین تشنه‌اش فرو می‌رود و دم بر نمی‌آورد.

یکشنبه 22 اردیبهشت1387

هیچ نظری موجود نیست: