حتی وقتی امتحانی مثل TOEFL میدهی، گر چه بهظاهر رقابتی در کار نیست و تنها، جهت تعیین سطح معلومات زبانِ استعمارگر انگلیسی (یا به قول خودشان proficiency in Engilsh) در آن شرکت میکنی، تمام وقت و با تمام قوا باید بدوی. به هیچ وجه حق خسته شدن، آرام رفتن، ایستادن ویا لذت بردن از آنچه میخوانی، میشنوی و مینویسی را نداری. فقط باید بدوی. کافیست برای لحظاتی سرعتت را کاهش دهی تا جلوی چشمان حیرانت، نمراتی که از آنِ توست (مثل شقایق نُرماندی!)، با چهرهای جدی و عاری از هرگونه دلسوزی و مهربانی، پشت به تو، راهشان را کج کنند و بروند.
دیروز وحشت کردم از این همه بیرحمی و بیروحی. از تو میخواهند چند دقیقه (در مجموع) حرف بزنی؛ ولی مخاطبت کیست؟ یک مانیتور ۱۵ اینچی. اگر ۲۰ سال پیش، کسی را میدیدیم که جلوی تلویزیون نشسته و با آن مشغول گپ زدن در مورد تاریخ آمریکاست، بدون شک او را یک بیمار روانی میپنداشتیم. ولی امروز ... برای چند دقیقه صحبت آکادمیک با مانیتورِ محلِ برگزاری آزمون، همگی حاضریم مقدار زیادی پول پرداخت کنیم و از ماهها پیش خود را برای آن آماده میسازیم.
وحشتناک است این روزگار و آن سرعت...
یکشنبه 15 مهر1386
دیروز وحشت کردم از این همه بیرحمی و بیروحی. از تو میخواهند چند دقیقه (در مجموع) حرف بزنی؛ ولی مخاطبت کیست؟ یک مانیتور ۱۵ اینچی. اگر ۲۰ سال پیش، کسی را میدیدیم که جلوی تلویزیون نشسته و با آن مشغول گپ زدن در مورد تاریخ آمریکاست، بدون شک او را یک بیمار روانی میپنداشتیم. ولی امروز ... برای چند دقیقه صحبت آکادمیک با مانیتورِ محلِ برگزاری آزمون، همگی حاضریم مقدار زیادی پول پرداخت کنیم و از ماهها پیش خود را برای آن آماده میسازیم.
وحشتناک است این روزگار و آن سرعت...
یکشنبه 15 مهر1386
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر