مدت زیادی است که میخواهم این مطلب را بنویسم ولی متأسفانه کمبود وقت و «زیست سگین» این فرصت را از من گرفته بود.
سال ۸۴ در تالار فردوسی دانشکدهی ادبیات دانشگاه تهران کنسرتی با عنوان «ز ِبَعدِ ما» توسط گروه سنتورنوازان برگزار شد که خوشبختانه من شانس شنیدن و تماشای اجرای زندهی آن را داشتم. گروه متشکل از ۵ سنتور با صدادهیهای گوناگون بود که با ترکیبی نو، به معرفی تواناییهایی جدید از سنتور پرداخت. ۲ سنتور می-کوک یازده خرک، یک سنتور دو-کوک یازده خرک، یک سنتور لا-کوک یازده خرک به همراه یک سنتور سل-کوک بم نه خرک، در ایجاد گسترهی صدایی در حدود ۶ گام نقش داشتند که فرصت پیادهسازی ایدههای جدید اعضای گروه را به خوبی برای آنان فراهم ساخته بود. رنگآمیزیهای متنوع صدایی، صداگیریهای نو همچون صداهای کششی آرشهای، صداهای کوبهای و بادی از ویژگیهای صوتی این موسیقی بود.
موضوع تکنیک نوازندگی و اجرای صحنهای که در موسیقی ما از معضلات همیشگی به حساب میآید به طور جدی در این گروه مورد توجه قرار گرفته و تا حد قابل قبولی حل شده بود. به جرأت میتوان گفت این اجرا، استاندارد تکنیک و اجرای زنده را ارتقا داد و باعث رشد انتظار مخاطب در این زمینه گردید. از موضوعات اساسی دیگر که توسط گروه سنتورنوازان مورد دقت قرار گرفته است مشکل کوک همزمان چند ساز، آن هم با صدایی از یک جنس میباشد. این مشکل، به خصوص در سازی مانند سنتور، به یک معضل جدی بدل میشود. تصور دقت بهکار رفته در کوک بیش از ۴۰۰ سیم، انسان را به فکر فرو میبرد به خصوص در مورد سازی که حتی تغییرات کوچک آبوهوایی، تأثیر شدیدی بر کوک آن دارد.
گذشته از مباحث فنی، به نظر من موسیقی تولیدی توسط این گروه نیز کاملاً چشمگیر و قابل توجه بود. البته من در این زمینه تخصص و اطلاعات کافی ندارم ولی در این موسیقی حرکتی در راستای طرح موضوعات جدید، خلاصهگویی، سادگی بیان در عین پیچیدگی موضوع و رهیافتی به جنبههایی از احساسات انسانی که شاید پیش از این کمتر مورد توجه موسیقی سنتی ایران قرار گرفته بود، دیده میشد. تا جایی که اطلاعات من اجازه میدهد، میدانم که این حرکت، رویکردی فراگیر در هنر جهان است، و البته در موسیقی ما بسیار نوپا.
کاستن از تقدس نقش خواننده در یک گروه موسیقی و قرار دادن او در حد دیگر اعضای گروه، از دیگر قدمهای مثبت سنتورنوازان بود. در این اجرا مسئولیت خواندن بر عهدهی سه نفر از نوازندگان بود که البته نقش اصلی را یک نفر بازی میکرد. با کلام بودن تنها ۲ قطعه از ۹ قطعهی اجرایی، ایجاد صداهایی، گاه انتزاعی و از جنس موسیقی و نه کلام و استفاده از اشعاری کوتاه که بیانگر منظور گروه بود را میتوان از ویژگیهای بارز خوانندگی در این گروه دانست. اشعار انتخابی از بیدل دهلوی و امیر احمدی آریان بود:
ابیات نخست، روی قطعهای بهنام «شب زرند» و ابیات دوم روی قطعهای بهنام «واقعه» خوانده میشوند که راوی لحظات تلخ و دردآور زلزلهی ۸۴ زرند و رودبار هستند و آدمی را به شدت تکان میدهند.
خوشبختانه اجرای زندهی این کنسرت ضبط گردید و به تازگی با کیفیتی کمسابقه در یک DVD تحت عنوان «ز بعد ما» در دسترس عموم قرار گرفته است. این کیفیت بالا نیز از حرکتهای مثالزدنی و شایان ذکر گروه است که به نظر من، خود باعث رشد استانداردهای پایین کیفیت، در ارائهی موسیقی در کشور میگردد.
پ.ن۱: خریداری و نه کپی اثر اکیداً توصیه میشود.
پ.ن۲: سرپرست کنسرت سیامک آقایی است که آدرس سایت اینترنتی او در بخش «دوستان» صفحهی من در دسترس است.
پنجشنبه 18 بهمن1386
سال ۸۴ در تالار فردوسی دانشکدهی ادبیات دانشگاه تهران کنسرتی با عنوان «ز ِبَعدِ ما» توسط گروه سنتورنوازان برگزار شد که خوشبختانه من شانس شنیدن و تماشای اجرای زندهی آن را داشتم. گروه متشکل از ۵ سنتور با صدادهیهای گوناگون بود که با ترکیبی نو، به معرفی تواناییهایی جدید از سنتور پرداخت. ۲ سنتور می-کوک یازده خرک، یک سنتور دو-کوک یازده خرک، یک سنتور لا-کوک یازده خرک به همراه یک سنتور سل-کوک بم نه خرک، در ایجاد گسترهی صدایی در حدود ۶ گام نقش داشتند که فرصت پیادهسازی ایدههای جدید اعضای گروه را به خوبی برای آنان فراهم ساخته بود. رنگآمیزیهای متنوع صدایی، صداگیریهای نو همچون صداهای کششی آرشهای، صداهای کوبهای و بادی از ویژگیهای صوتی این موسیقی بود.
موضوع تکنیک نوازندگی و اجرای صحنهای که در موسیقی ما از معضلات همیشگی به حساب میآید به طور جدی در این گروه مورد توجه قرار گرفته و تا حد قابل قبولی حل شده بود. به جرأت میتوان گفت این اجرا، استاندارد تکنیک و اجرای زنده را ارتقا داد و باعث رشد انتظار مخاطب در این زمینه گردید. از موضوعات اساسی دیگر که توسط گروه سنتورنوازان مورد دقت قرار گرفته است مشکل کوک همزمان چند ساز، آن هم با صدایی از یک جنس میباشد. این مشکل، به خصوص در سازی مانند سنتور، به یک معضل جدی بدل میشود. تصور دقت بهکار رفته در کوک بیش از ۴۰۰ سیم، انسان را به فکر فرو میبرد به خصوص در مورد سازی که حتی تغییرات کوچک آبوهوایی، تأثیر شدیدی بر کوک آن دارد.
گذشته از مباحث فنی، به نظر من موسیقی تولیدی توسط این گروه نیز کاملاً چشمگیر و قابل توجه بود. البته من در این زمینه تخصص و اطلاعات کافی ندارم ولی در این موسیقی حرکتی در راستای طرح موضوعات جدید، خلاصهگویی، سادگی بیان در عین پیچیدگی موضوع و رهیافتی به جنبههایی از احساسات انسانی که شاید پیش از این کمتر مورد توجه موسیقی سنتی ایران قرار گرفته بود، دیده میشد. تا جایی که اطلاعات من اجازه میدهد، میدانم که این حرکت، رویکردی فراگیر در هنر جهان است، و البته در موسیقی ما بسیار نوپا.
کاستن از تقدس نقش خواننده در یک گروه موسیقی و قرار دادن او در حد دیگر اعضای گروه، از دیگر قدمهای مثبت سنتورنوازان بود. در این اجرا مسئولیت خواندن بر عهدهی سه نفر از نوازندگان بود که البته نقش اصلی را یک نفر بازی میکرد. با کلام بودن تنها ۲ قطعه از ۹ قطعهی اجرایی، ایجاد صداهایی، گاه انتزاعی و از جنس موسیقی و نه کلام و استفاده از اشعاری کوتاه که بیانگر منظور گروه بود را میتوان از ویژگیهای بارز خوانندگی در این گروه دانست. اشعار انتخابی از بیدل دهلوی و امیر احمدی آریان بود:
ز بعد ما نه غزل نی قصیده میماند
ز خامهها دو سه اشکی چکیده میماند
در این چمن، به چه وحشت شکستهای دامن
که میروی تو و رنگ پریده میماند
ز درد یأس ندانم کجا کنم فریاد
قفس شکستهام و آشیان نمانده به یاد
(بیدل دهلوی)
ز خامهها دو سه اشکی چکیده میماند
در این چمن، به چه وحشت شکستهای دامن
که میروی تو و رنگ پریده میماند
ز درد یأس ندانم کجا کنم فریاد
قفس شکستهام و آشیان نمانده به یاد
(بیدل دهلوی)
با ما بیا تا بیابان و ما را
ما را ببین سایهای در سرابیم و تنها
تنها صدا نالهی خاک سوزان و مردی
مردی که میگوید از دل خدا را!
بشنو که دوزخ فرا خوانده ما را
(امیر احمدی آریان)
ما را ببین سایهای در سرابیم و تنها
تنها صدا نالهی خاک سوزان و مردی
مردی که میگوید از دل خدا را!
بشنو که دوزخ فرا خوانده ما را
(امیر احمدی آریان)
ابیات نخست، روی قطعهای بهنام «شب زرند» و ابیات دوم روی قطعهای بهنام «واقعه» خوانده میشوند که راوی لحظات تلخ و دردآور زلزلهی ۸۴ زرند و رودبار هستند و آدمی را به شدت تکان میدهند.
خوشبختانه اجرای زندهی این کنسرت ضبط گردید و به تازگی با کیفیتی کمسابقه در یک DVD تحت عنوان «ز بعد ما» در دسترس عموم قرار گرفته است. این کیفیت بالا نیز از حرکتهای مثالزدنی و شایان ذکر گروه است که به نظر من، خود باعث رشد استانداردهای پایین کیفیت، در ارائهی موسیقی در کشور میگردد.
پ.ن۱: خریداری و نه کپی اثر اکیداً توصیه میشود.
پ.ن۲: سرپرست کنسرت سیامک آقایی است که آدرس سایت اینترنتی او در بخش «دوستان» صفحهی من در دسترس است.
پنجشنبه 18 بهمن1386
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر