دوستی از من پرسید از زندگی چه میخواهی. بدون لحظهای شک و اندیشه در دلم پاسخ دادم: «مرگ».
پ.ن: دوست عزیزی بود و مجبور شدم برای آنکه واژهی بالا را نگویم یک ساعتی دروغ ببافم.
یکشنبه 7 بهمن1386
پ.ن: دوست عزیزی بود و مجبور شدم برای آنکه واژهی بالا را نگویم یک ساعتی دروغ ببافم.
یکشنبه 7 بهمن1386
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر