داشتم ساز میزدم که تلفنش زنگ زد. برای اینکه مزاحمش نشوم در اتاق را بستم. کوک ساز را بعد از مدتها چارگاه کرده بودم. خیلی داشت حال میداد؛ آنقدر که جسارت کردم «دخترک ژولیده» را شروع کنم و علیرغم مدتها بیتمرینی نسبتا خوب زدم. دوستان اهل موسیقی میدانند که چقدر این قطعه پرهیجان و پر فراز و فرود است. (اینجا بشنوید). وقتی از اتاق بیرون رفتم گفت آن طرف خطی پرسیده «چرا آهنگ غمگین گذاشتی؟»
یکشنبه 5 آبان1387
یکشنبه 5 آبان1387
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر